loading...
شعر فارسی | شاعران ایرانی | شاعران جوان | انتشار شعر شما | انتشار کتاب شما رایگان | شعر و داستان
Admin بازدید : 188 چهارشنبه 14 مرداد 1394 نظرات (0)

طلوع آفتابت را ببینم

نگاه پر شرابت را ببینم

دلم اصلن هوایت را نکرده !

ولی ای کاش خوابت را ببینم

***

چه حالی می دهد فردا عزیزم

من و تو فوج ماهی ها عزیزم

برای خود کشی وقت بدی نیست

قرار ما لب دریا عزیزم

***

همیشه بالشش از سنگ بوده

تمام خاطراتش جنگ بوده

چه شب ها این پلنگ زخم خورده

برای دیدنت دلتنگ بوده 

***

همیشه پیش چشمم حاضری تو

همان الماس ناب ِ نادری تو

نگاهت دل شکستن را بلد نیست

عزیز مهربانم شاعری تو

***

شبی مست و شبی مست و شبی مست

من و دلتنگی و یک کوچه بن بست

درخت پیر و داغ ِ خاطراتت

" هوا بس ناجوانمردانه سرد است

***

به نفرین و دعایم کشته بودم

در اندوه صدایم کشته بودم

غم و خون می چکید از واژه هایم

تو را در شعر هایم کشته بودم

***

شبی باید جهان را مشتعل کرد

زلال آب ها را باز گل کرد

شراب آلوده و مست و غزل نوش

برای حافظیه درد دل کرد

***

گل و آئینه و قرآن بگیریم

برای کوچه ها باران بگیریم

همین یک شب برای عشق کافی ست

بیا جشن حنابندان بگیریم

***

شب و ماه و چراغی باشد و تو

شراب و عشق داغی باشد و تو

کنار آتش و شعر و زمستان

غروب کوچه باغی باشد و تو

***

چه شب هایی که لرزیدیم باهم

ولی هرگز نترسیدیم با هم

نگهبان تمام قصه هایم

من و تو تخت جمشیدیم با هم

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبسایت ایران شعر در تاریخ 1393/11/13 با هدف انتشار اشعار شاعران فارسی زبان تاسیس شد با عضویت در ایران شعر می توانید اشعارتان را با نام خودتان در اینترنت منتشر کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک را بیشتر می پسندید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 388
  • کل نظرات : 49
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 307
  • آی پی امروز : 76
  • آی پی دیروز : 87
  • بازدید امروز : 225
  • باردید دیروز : 103
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 926
  • بازدید ماه : 3,821
  • بازدید سال : 14,666
  • بازدید کلی : 588,289