گفتم نرو که خون تو را تیره می کند
چشم تو را به آینه ها خیره می کند
آن شب به ازدحام تماشا سپردمت
چشم آبی غریق ! به دریا سپردمت
نشنیدی و ندیدی و از موج رد شدی
در خنده های واحی ساحل رصد شدی
گفتم نرو که خون تو را تیره می کند
چشم تو را به آینه ها خیره می کند
آن شب به ازدحام تماشا سپردمت
چشم آبی غریق ! به دریا سپردمت
نشنیدی و ندیدی و از موج رد شدی
در خنده های واحی ساحل رصد شدی
نگران رهم و طالع بن بستی خویش
صبر کن گریه کنم چند شب از مستی خویش
سر به هشیاری و تقوای خودش درگیر است
سینه آغشته به بدنامی و بدمستی خویش
شعر ، این زارع تن خسته ی در آبله غرق
چه گلی چیده به جز مرثیه از هستی خویش؟
می خواست مرا چون همه آرام بسازد
نگذاشتمش روح مرا رام بسازد
در نیستی خویش وجودم نپذیرفت
نگذاشت که اجزای مرا خام بسازد
در کوره ی من شعر و جنون ریخت و طغیان
این گونه مرا سفت که بدنام بسازد
اگر چه خاطره ی تلخمان فراوان است
از این هوای می آلود ، غم گریزان است
بخند و غصه ی فردا نخور که ما دیدیم
در آستین زمان دشنه های عریان است
عزیز! زخم دلت را دگر عیان منما
جواب زخم در این سرزمین نمکدان است
باد می آمد و زمستان بود
تن ما چون درخت عریان بود
گل ولی در زمین فراوان بود
ایستادیم و زندگی کردیم
فصل خون بود و موقع مردن
وقت چون برگ زرد پژمردن
موسم مرگ من آخر که گلابی دارد؟
کیست ؟او کیست که با خویش کتابی دارد؟
چشمکی از سر آن دور مرا می خواند
هر کسی در دل افلاک شهابی دارد
چشمکی از پس صد هاله ی پنهان پیداست
گر چه دیدیم که هر ماه نقابی دارد
سرمایه ی سرمستی مردم شده است
انگور دل من است در خم شده است
بنشین دو سه خط حرف برایت بزنم
دفترچه ی خاطرات من گم شده است
سجاد حیدری قیری
شعر و صدای سجاد حیدری قیری شاعر جوان و توانای کشور
سجاد حیدری قیری متولد سال 1367 در شهرستان قیروکارزین در استان فارس است که او را بیشتر با شعر های اجتماعی و عاشقانه اش می شناسیم
در این پست وبسایت ایران شعر با جمع آوری اشعار و صدای این شاعر ، 13 شعر با صدای وی را برای دانلود به صورت رایگان قرار داده است
1- از قونیه تا شیراز
2- اول شاهنامه
3- چشم آبی غریق
4- حرمت سبیل
5- حوا
6- خاطرات یک سرباز شاعر
7- دره ی بشکال
8- دلم برای خزر شور می زند
9- طوق زرد
10- قطعه ی هنرمندان
11- کوه پلنگی
12- ما پسر نوح نیستیم
13 - من شبیه توام
دانلود شعر و صدای سجاد حیدری قیری در ادامه مطلب