loading...
شعر فارسی | شاعران ایرانی | شاعران جوان | انتشار شعر شما | انتشار کتاب شما رایگان | شعر و داستان
Admin بازدید : 262 دوشنبه 18 خرداد 1394 نظرات (0)

آورده است چشم سیاهت یقین به من

هم آفرین به چشم تـو هم آفرین به من

من ناگزیر سوختنم  چون که زل زده ست

خورشید تیــــز چشم تـو با ذره بین به من

ای قبله گاه نـاز ! نمـازت دراز باد !

سجاده ات شدم که بسایی جبین به من

بـر سینه ام گذار سرت را کــــه حس کنم

نازل شده ست سوره ای از کفر و دین به من

یاران راستین مرا می دهد نشـــان

این مارهای سرزده از آستین به من

تا دست من به حلقه ی زلفت مزین است

انگار داده است سلیمان نگیـــن بــــه من

محدوده ی قلمرو من چیـن  زلف توست

از عرش تا به فرش رسیده ست این به من

جغـــرافیــای کوچک من بازوان تــــوست

ای کاش تنگ تر شود این سرزمین به من ...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبسایت ایران شعر در تاریخ 1393/11/13 با هدف انتشار اشعار شاعران فارسی زبان تاسیس شد با عضویت در ایران شعر می توانید اشعارتان را با نام خودتان در اینترنت منتشر کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک را بیشتر می پسندید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 388
  • کل نظرات : 49
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 307
  • آی پی امروز : 56
  • آی پی دیروز : 87
  • بازدید امروز : 102
  • باردید دیروز : 103
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 803
  • بازدید ماه : 3,698
  • بازدید سال : 14,543
  • بازدید کلی : 588,166