باز امشب شب یلداست، اگر بگذارند
بـزم در مـیـکـده برپـاست، اگر بگذارند
محـتسب هـم ز در دوسـتی آمد بیرون
حاکم شرع هم اینجاست، اگر بگذارند
چشم بد دور، عسس هم سر عقل آمده است
مـست از سـاغـر و صهبـاسـت، اگر بگذارند
گوش شیطان کر اگر عشق مدد فرماید
نـوبـت چـلـچلی مـاسـت، اگر بگذارند
نوبتی باشد اگر، گردش این چرخ و فلک
نوبـت گـردش میـنـاست، اگر بگذارند
بیستون شرح جفایی که به فرهاد رسید
گویدت بی کم و بی کاست، اگر بگذارند
به حریم دل عشاق تجاوز شده است
عمق این فاجعه پیداست، اگر بگذارند
بی سبب نیست که در برکه دلش می گیرد
قـطره شایسـتـه ی دریاست، اگر بگذارند
کـاش می شد بنـویسم ز زبان گـلـها
که چمن بهر تماشاست، اگر بگذارند
زندگی با همه ی سختی و سستی هایش
بـاز هـم جـالب و زیبـاسـت، اگر بگذارند
تا که از خود به در آییم و به (کیوان) برسیم
قـصـدمـان عـالـم بـالاسـت، اگر بگذارند
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
وبسایت ایران شعر در تاریخ 1393/11/13 با هدف انتشار اشعار شاعران فارسی زبان تاسیس شد با عضویت در ایران شعر می توانید اشعارتان را با نام خودتان در اینترنت منتشر کنید
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
کدام یک را بیشتر می پسندید ؟
صفحات جداگانه
آمار سایت