درک زمانت را زبان بودی
تفسیری از فهم زمان بودی
شرحی معاصر داشتی – اما
از نادران باستان بودی
پیرانگی در صورتت پیدا
در سیرت پنهان ، جوان بودی
کاشان اگرچه با تو کوچک نیست
اما تو ایران جهان بودی
هم مهربانی با زمینت بود
هم مهربان آسمان بودی
هم میتوان گفتن چنین بودی
هم می توان گفتن چنان بودی
هم دوستدارت ، شاعران بودند
هم دوستدار شاعران بودی
یادت نبودند این و آن – گاهی
دایم به یاد این و آن بودی
شعرت جنون عقل را دانست
شرح مگوی عاقلان بودی
در شعر من وصفت نمی گنجد
آنی که می گفتی همان بودی