بر تشنگیم آب نخواهم آورد
تا لذت مهتاب نخواهم آورد
شاید به عذاب دوزخت صبر کنم
دوری تو را تاب نخواهم آورد
***
ستون محکم احکام دین است
نگین بی بدیل مومنین است
جهان بی نام او معنا ندارد
علی امضای رب العالمین است
***
ستاره اشک های صادق توست
امیرالمومنینی لایق توست
چگونه مومن عدلت نباشم ؟
خدا با آن خدایی عاشق توست
***
دلیل فخر رحمان رحیم است
که خار چشم شیطان رجیم است
از او کوتاه تر راهی به حق نیست
علی کنهَ صراط المستقیم است
***
قیامت را نمیخواهند پاسخ
کلامت را نمیخواهند پاسخ
همانانی که مدیون تو بودند
سلامت را نمیخواهند پاسخ
***
زمین و آسمان لرزید ناگاه
صدای آسمان پیچیده در چاه
ترک برداشته دیوار کعبه
کسی پیچیده در قنداقه اش ماه
***
غدیر و خستگی و زمزم ِ چاه
وداع کاروان با آخرین ماه
دو دست آئینه را تکثیر کردند
نشسته آسمان بر شانه ی ماه
***
تمام عاشقان مدهوش چشمم
تو و زیبایی تو نوش چشمم
چرا تلخی نشسته در نگاهت
عسل بردار از آغوش چشمم
***
شب است اینجا و خورشیدست در تو
صدای روشن عید است در تو
از آب و باد و آتش در امانی
شکوهِ تخت جمشید است در تو
***
دوباره بی قرارت گریه کردم
همین گوشه کنارت گریه کردم
تو را در خویش کشتم بعد از آن شب
در آغوش مزارت گریه کردم