loading...
شعر فارسی | شاعران ایرانی | شاعران جوان | انتشار شعر شما | انتشار کتاب شما رایگان | شعر و داستان
Admin بازدید : 206 پنجشنبه 15 مرداد 1394 نظرات (0)

در شب سرد زمستانی

کوره ی خورشید هم ، چون کوره ی گرم چراغ من نمی­سوزد

و به مانند چراغ من

نه می افروزد چراغی هیچ،

نه فرو بسته به یخ ماهی که از بالا می افروزد …

من چراغم را در آمدرفتن همسایه­ ام افروختم در یک شب تاریک

و شب سرد زمستان بود،

باد می پیچید با کاج،

در میان کومه­ها خاموش

گم شد او از من جدا زین جاده­ی باریک

و هنوز قصه بر یاد است

وین سخن آویزه­ی لب:

که می افروزد؟ که می سوزد؟

چه کسی این قصه را در دل می اندوزد؟

در شب سرد زمستانی

کوره ی خورشید هم ، چون کوره ی گرم چراغ من نمی سوزد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبسایت ایران شعر در تاریخ 1393/11/13 با هدف انتشار اشعار شاعران فارسی زبان تاسیس شد با عضویت در ایران شعر می توانید اشعارتان را با نام خودتان در اینترنت منتشر کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک را بیشتر می پسندید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 388
  • کل نظرات : 49
  • افراد آنلاین : 91
  • تعداد اعضا : 307
  • آی پی امروز : 297
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 579
  • باردید دیروز : 23
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 579
  • بازدید ماه : 579
  • بازدید سال : 21,741
  • بازدید کلی : 595,364