موسم مرگ من آخر که گلابی دارد؟
کیست ؟او کیست که با خویش کتابی دارد؟
چشمکی از سر آن دور مرا می خواند
هر کسی در دل افلاک شهابی دارد
چشمکی از پس صد هاله ی پنهان پیداست
گر چه دیدیم که هر ماه نقابی دارد
موسم مرگ من آخر که گلابی دارد؟
کیست ؟او کیست که با خویش کتابی دارد؟
چشمکی از سر آن دور مرا می خواند
هر کسی در دل افلاک شهابی دارد
چشمکی از پس صد هاله ی پنهان پیداست
گر چه دیدیم که هر ماه نقابی دارد