شده هرگز دلت مال کسی باشد که دیگر نیست؟
نگاهت سخت دنبال کسی باشد که دیگر نیست؟
برایت اتفــاق افتاده در یک کافـــهی ابری
ته فنجان تو فال کسی باشد که دیگر نیست؟
خوش و بش کــردهای با سایهی دیوار وقتی که
شده هرگز دلت مال کسی باشد که دیگر نیست؟
نگاهت سخت دنبال کسی باشد که دیگر نیست؟
برایت اتفــاق افتاده در یک کافـــهی ابری
ته فنجان تو فال کسی باشد که دیگر نیست؟
خوش و بش کــردهای با سایهی دیوار وقتی که
همینکه روی پیشانی ات چین افتاد
شکافی در میان کفر و دین افتاد
تمام کهکشان پیچید یکباره
خدا از آسمان روی زمین افتاد
تو از متن کدامین سوره می آیی ؟
که قرآن در رکابت این چنین افتاد
نمی ترسم اگر حتی خدا باشی
خدا با خلق تو از روی زین افتاد
به شک یک جرعه از نام تو را دادم
که شک در هم شد و دست یقین افتاد
تو را در این غزل با کفر نوشیدم
حسابم با کرام الکاتبین افتاد